زنگ تفریح
چند روز پیش به اتفاق یکی از دوستای بابایی رفتیم هایپراستار خیلی بهم خوش گذشت یه سبد برداشتم وهرچی دلم میخواست میریختم داخلش اولین باری بود که کسی مانعم نمیشد ومنم علاوه بر اسباب بازی کلی از خریدهای خونه را هم برداشتم ماکارونی پودرلباسشویی روغن...عجب پسملی ام من از همین حالا شدم عصای مامان بابا ولی نامردا منو با یه دونه چیپس خ.کردن نه ببخشید سرگرم کردن وسبدم ومحتویاتش را گم کردن
آیدا بیا از این خوراکیها هم بذاریم داخل سبد
شما سبد منو ندیدین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی