متولد ماه مهر
سلام دوس جونا صبح دل انگیز پاییزیتون به خیر وشادی
الان میفهمم که چرا قشنگترین وهیجان انگیز ترین فصل برای مامان بابای من فصل پاییزه به خصوص ماه مهر آخه هرچی اتفاق خوب وقشنگه تو همین ماه اتفاق افتاده
خدا تو یه روز پاییزی قشنگ ودلپذیر یعنی ١١/٧/٨١ اولین هدیه اش را به مامان وبابا میده وزندگی شون را غرق در شادی ونشاط میکنه واونها اسم این هدیه ی الهی را آیدا میذارن با وجود این دختر کوچولوی دوست داشتنی اونها خوشبختی شون تکمیل میشه تا این که به اصرار آیدا ورضایت خودشون تصمیم میگیرن این خوشبختی را به اوج برسونن وخدا دوباره تو یه روز پاییزی قشنگ ودلپذیر دیگه یعنی ١١/٧/٨٩ دومین هدیه اش که شازده باشم را بهشون میده وخوشبختی شون را صد برابر میکنه
برا همینه که مامان بابا همیشه خدا را به خاطر این هدیه های آسمونی شکر میکنن واز ته دل خوشحالند واز خدا میخوان که اونها را براشون حفظ کنه و سالم وسلامت روز به روز بزرگ وبزرگتر بشن ویه عالمه چیزهای خوب یاد بگیرن وبرا جامعه مفید باشن آمین...
خاطره شب تولدمون را بابایی برام تعریف کرده که آید ابا وزن٣٤٥٠ وقد٥٣ (بگین هزار ماشالا )و من با وزن٢١٠٠وقد٥١به دنیا اومدم( آخی چه قدر کوچمولو بودم من) البته سخت شیر خوردن وشیر
دوشیدنای شبانه روزی مامان مرمرو تلاشش برا فراری دادن ما از شیر خشک هم برام تعریف کردهو در آخر اینکه به گفته ی خانوم دکتر اگه من یه روز دیرتر به دنیا میومدم حتما تو شکم مامان تلف میشدم
وبالاخره من به دنیا اومدم...تولد تولد تولدم مبارک