آرمانآرمان، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

آرمان من

گفتار درمانی

1392/9/3 13:42
نویسنده : مامان مرمر
316 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای خوب وهمیشگیقلب اومدم یه خبر بدم وبرمبازنده بالاخره به همت مامانی وسفارش مامانای نی نی وبلاگ جلسات گفتاردرمانی را شروع کردمتشویقنظر خانوم دکتر اینکه اولا چون من دو سال خارج از ایران بودم زیاد باهام گفتمان  نشده و دوماعلاقه ی زیاد من به تلوزیون وسی دی اونم از نوع عربی وروسی باعث شده  تا بیشتر اوقات شیشه بدست به تماشا بنشینم وزبان فارسی در من تقویت نشهخیال باطلازتون میخوام برام دعا کنید تا گفتارم زود زود درمان بشه آخه مامانی خیلی غصه میخورهافسوسالبته اونقدر ها هم که مامی فکر میکنه بی زبون نیستم اینها زبان اینم چند نمونه اش:

 شیر بیژیژبخویم(بریزبخورم) بابایی ماشین خیده(خریده)

 مامان: آرمان  من: جونم مامان: لباس بپوش بریم  من:شلایی (لباس) پوشم

 بریم دسه(دسته های زنجیر زنی که من خیلی دوست داشتم.

خدادظ(خداحافظ)بای بای

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مامان لي لي
26 آبان 92 4:23
کاش باران میدانست گنجشک لباسی برای عوض کردن ندارد.....
مامان مرمر
پاسخ
کاش میشد بوسه ها را قاب کرد توی نامه سوی تو پرتاب کرد
مامان لي لي
26 آبان 92 10:20
عزيزم خوب كردي برديش گفتار درماني، آرمان جونم به زودي زود مثل بلبل برات شروع به حرف زدن ميكنه، انقدر فكر خودت و مشغول نكن خواهري تورو خدا، بچه طبيعيه اين دير به حرف افتادنش چون دوسال از زبان مادري اش دور بوده
مامان مرمر
پاسخ
امان از مقایسه وقتی بچه ام را با همسن وسالهاش یا حتی کوچکتر از آرمان مقایسه میکنم جیگرم برا بچه ام کباب میشه.باشه عزیزم سعی میکنم کمتر بهش فکر کنم وبیشتر باهاش کار کنم بابت همدلیت ممنونم
مامان لي لي
26 آبان 92 12:30
خاله جون تا مامانم حواسش نبود زودي رمز و برات خصوصي گذاشتم😘😘😘
مامان مرمر
پاسخ
آخ جون خیلی زرنگی خوشم اومد
مامان لي لي
26 آبان 92 14:11
عزيز دلي ممنون از لطف بي كرانت به من و اوا ببوس ارمانم و ديگم با ديگران مقايسه اش نكن كه حسابي قهر ميشم😭
مامان آوا
27 آبان 92 14:06
سلام مامان مرمر گلم خوبی عزیزم آرمان جان چطوره ؟خوبه؟ مامانی چرا اینقد نگرانی اتفاقا خوب کاری کردی که منو گفتار درمانی بردی انشالله که موفق میشم به امید بهروزی
مامان مرمر
پاسخ
سلام خوبیم وخوبتریم که دوستان خوبی مثل شماداریم
مامان آوا
28 آبان 92 4:48
ای جاننننننننننننننن مامان مرمر وای چقد خوب حتما اصفهان اومدم میام پیشتون
مامان مرمر
پاسخ
قدمتون رو چشم باعث افتخاره
شیدا مامان لینا
28 آبان 92 19:55
[سلام مامان مرمر جون ممنونم که به ما سر زدید و سورپرایز شدم که تولد الینا ی منو تبریک گفتید گلم از آشنایی با شما خوش بختم و برایتان آرزوی بهترینها را دارم
مامان مرمر
پاسخ
به خونه ی ما خوش اومدی الینا جون
مامان لي لي
29 آبان 92 2:35
به پاس خوبیهایت هربار كه از ذهنم میگذری لبخند پرمهر خدا را برايت آرزو ميكنم......
مامان لي لي
29 آبان 92 10:20
خصوصي داري خواهري💐💐
مامانی درسا
30 آبان 92 1:43
عزیزم آرمان جونم ما هم میدونیم شما به زودی مثل بلبل حرف میزنی عزیزم الان هم خیلی خوبی پس ادامه بده تا مامان خوشجال تر بشه دوستت دارم
مامان مرمر
پاسخ
مرسی خاله خیلی خوشحال شدم شما مشوق خوبی هستید خدا درسا جونا براتون نگه داره
مامان آوا
30 آبان 92 23:44
خدایا دستم به آسمانت نمیرسد اما تو که دستت به رمین میرسد عزت عزیزانم را تا عرش کبریایی خود برسان وهر آنچه آرزو دارند نصیبشان کن آمین
مامان مرمر
پاسخ
ممنونن بابت دعای قشنگت
مامان لي لي
1 آذر 92 23:22
مرمر جون اومدم تائيد كنم اشتباهي حذف كردم😭😭😭😭ببخشيد، مرمر چهار تا صفر 0000 همه راحت باز كردن آجي
مامان مرمر
پاسخ
اکشال نداره...
مامان لي لي
1 آذر 92 23:23
دلهره هايت را ازياد ببراينجا دلي هست كه براي آرامشت دستي به آسمان دارد
مامان لي لي
1 آذر 92 23:52
عزيزمي مر مر جونمممممممم ببوس گل پسرمووووووو اگه نتونستي باز كني بگو رمز و بردارم آجي
مامان مرمر
پاسخ
نابرده رنج گنج میسر نمیشود آبجی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان من می باشد